جدول جو
جدول جو

معنی آل تبان - جستجوی لغت در جدول جو

آل تبان
(لِ تَبْ با)
تبانیان. نام خانواده ای ازنژاد امام ابوالعباس تبانی، شاگرد ابویوسف قاضی معاصر هارون الرشید عباسی است. از این خانواده فقها و دانشمندان نامی برخاسته و در عهد سامانیان و غزنویان در ماوراءالنهر و خراسان و غزنه متصدی قضا و فتوی و تدریس بوده و بر حنفیان ریاست داشته اند. از مشاهیر این دانشمندان ابونصر تبانی معاصر سامانیان و ابوصالح و ابوصادق و ابوطاهر تبانی معاصر غزنویان بوده اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آل عبا
تصویر آل عبا
پنج تن شامل پیامبر اسلام (ص)، امیرالمؤمنین علی (ع)، حضرت فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلتبان
تصویر قلتبان
غلتبان، غلتک، دیوث، زن به مزد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلتبان
تصویر غلتبان
غلتک
دیوث، زن به مزد
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
بر وزن و معنی غلتبان است که مردم بی حمیت و دیوث باشد و معرب آن قلطبان و قرطبان است. (برهان) (از آنندراج). قلطبان. دیوث. زن جلب. غلتبان. (ناظم الاطباء). زن جلب و دیوث. (منتهی الارب). تبدیل غلتبان است و باکاف فارسی اصح است. (انجمن آرا). قرتبان. قلتبان. بی حمیت. دیوث. زن جلب. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به قرتبان و قلتبان و قرطبان و قلطبان شود
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ)
نام پلی بر آب مرغاب در خراسان قدیم. (حبیب السیر جزء 3 از ج 3 ص 260 و 293)
لغت نامه دهخدا
(وِ زَ)
کسی که سخن بیهوده گوید. حرف مفت زن. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
(اِحْ)
شیر خود را خود مکیدن. (منتهی الارب). ارتضاع. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لِ عَ)
حضرت رسول اکرم و امیرالمؤمنین علی و فاطمۀ زهرا و حسن و حسین صلوات الله علیهم. و از اینرو بایشان آل عبا گویند که زمانی در زیر یک عبا خفته بودند و برحسب اخبار جبرئیل نیز بیامد و در زیر آن عبا ششم آن گردید کسب شرف و مرتبت را. و بجای آل عبا، پنج تن و پنج تن آل عبا نیز گویند:
سید سرفراز آل عبا
یافت تشریف سورۀ هل اتی.
سنائی
لغت نامه دهخدا
تصویری از قلتبان
تصویر قلتبان
نادرست نویسی غلتبان کلتبان جافکش کاکش، غرچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلتبان
تصویر کلتبان
بی حمیت دیوث زن جلب
فرهنگ لغت هوشیار
سنگی بشکل استوانه قریب نیم گز که آن را بر سطح بام غلتانند غلتک، بی حمیت دیوث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آل وتبار
تصویر آل وتبار
از اتباع، اعقاب واحفاد
فرهنگ لغت هوشیار
مردی که وظیفه او این است که ببیند آب بمقداری که معین شده بمحصول میرسد یا نه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التبان
تصویر التبان
شیر مکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آل عبا
تصویر آل عبا
پنج تن: محمد فاطمه علی حسن حسین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول زبان
تصویر ول زبان
کسی که سخن بیهوده گوید حرف مفت زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آل عبا
تصویر آل عبا
((لِ عَ))
خاندان پیغمبر اسلام. آل کسا و پنج تن آل عبا نیز نامیده می شود
فرهنگ فارسی معین
((غَ لْ تَ))
سنگی به شکل استوانه که آن را روی بام های کاهگلی می غلتاندند تا کاهگل سفت شود، مردی که آلت دست زنش باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلتبان
تصویر قلتبان
((قَ))
دیوث، بی غیرت، قواد، قرت، کلتبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلتبان
تصویر کلتبان
((کَ تَ))
دیوث، بی غیرت، قلتبان، قواد، قرت
فرهنگ فارسی معین
جاکش، دیوث، قرمساق، قواد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی